معنی (erusolcni) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور , کردن, معنی (ثقعسخکرئه) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور پ کردن, معنی (erusolcni) ]iاcbdmاcd، pwاc، ]djiladbj، kpwmc , lcbj, معنی اصطلاح (erusolcni) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور , کردن, معادل (erusolcni) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور , کردن, (erusolcni) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور , کردن چی میشه؟, (erusolcni) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور , کردن یعنی چی؟, (erusolcni) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور , کردن synonym, (erusolcni) چهاردیواری، حصار، چینهکشیدن، محصور , کردن definition,